حافظ، عامّه و تودة مردم را اشـاعه دهنـدة خـرافات و از بین بـردن حقایق می داند و در این مورد می گوید
خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم شطح و طامات به بازار خرافات بریم
حافظ »
در تداول فارسی خرافه به سخن پریشان و نامربوط و نیز به سخن بیهوده و پریشان که خوش آیند باشد گفته می شود . در منتهی الارب واژه خرافه به معنی حکایت شب آمده و در مهذّب الاسماء به معنی افسانه است . علی اکبر دهخدا خرافه را به سخن خوش که از آن خنده آید و نیز حدیث دروغ و کلام باطل که اصل ندارد معنی می کند . ناصر خسرو در مورد سخن های خرافی می گوید :
پرهیـز کـن به جــان ز خـرافـات ناکسـان هر چند با خسان کنی آنجا نشست و خاست
در قرآن کریم واژة اساطیر به مفهوم نوشته های باطل و حکایت دروغ و افسانه های بی مغز است . حضرت علی ( ع ) در نامه شماره 65 خطاب به معاویه می نویسد که : « در اساطیر و سخنان افسانه ایت هیچ اثری از دانش و برد باری به چشم نمی خورد . »[i]
1ـ المعجم المفهرس ، نهج البلاغه ، نامة 65 ، بخش 5
:: موضوعات مرتبط:
مقالات ،
خرافه شويي در آثار استاد مطهّری،
،
:: برچسبها:
خرافه شويي در آثار استاد مطهّری,